English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5108 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I've been here for five days. U پنج روزه که من اینجا هستم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I feel like a fifth wheel. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
It seems I am not welcome (wanted) here. U مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
No one sent me, I am here on my own account. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
Dont ever come here again. دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار. [اینجا نیا.]
fasted U روزه
fast U روزه
fastest U روزه
to break ones fast U روزه
ventage U روزه
fasting U روزه
daylong U یک روزه
fasts U روزه
fast day U روز روزه
ephemerid U حشره یک روزه
eight day U هشت روزه
daylong U همه روزه
mayflies U حشرهی یک روزه
the fasting month U ماه روزه
the f.month U ماه روزه
to observe a fast U روزه گرفتن
to observe a fast U روزه داشتن
triduum U عبادت سه روزه
quadrages imal U چهل روزه
mayfly U حشرهی یک روزه
may fly U حشره یک روزه
to keep a fast U روزه داشتن
daylily U سوسن یک روزه
day fly U مگس یک روزه
fasted U روزه گرفتن
fast U روزه گرفتن
faster U روزه گیر
fasts U روزه گرفتن
fasting U روزه داری
lent U ماه روزه
fastest U روزه گرفتن
d. after d. U همه روزه
faster U روزه دار
hexahemeron U شش روزه افرینش یاتاریخ ان
in the next few days U درهمین چند روزه
set menu U صورت غذای هر روزه
one day event U مسابقه پرش یک روزه
days sight draft U برات دیداری 06 روزه
ember days U روزهای روزه ودعا
hexaemeron U شش روزه افرینش یاتاریخ ان
quadrages ima U یاچله روزه وپرهیزنصارا
pentad U مدت پنج روزه
German measles U سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
rubella {sg} U سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
three-day measles U سرخک سه روزه [سرخجه] [پزشکی]
wear out one's welcome <idiom> U مهمان دو روزه عزیز است
every dog has his day <idiom> <none> U هرکسی پنج روزه نوبت اوست
simple interest U سود پول بر اساس سال 063 روزه
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
quadrages imal U وابسته به چله روزه وپرهیزکه درمیان نصارامعمول است
i am pushed for money U هستم
I'm U من هستم
am U هستم
consumables U موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
I'm your age. U من هم سن شما هستم.
we owe him for his services U خدمات او هستم
i am under obligation to him U من ممنون او هستم
i have not a dry t. on me U سر تا پا خیس هستم
i feel U گرسنه هستم
I'm hungry. من گرسنه هستم.
I'm thirsty. من تشنه هستم.
iam d. to go U ارزومندرفتن هستم
I am sure that ... U من مطمئن هستم که ...
I am certain of it. U من درباره اش مطمئن هستم.
Next to you I'm slim. U در مقایسه با تو من لاغر هستم.
I am at your disposal. U من دراختیار تان هستم
Join the club! U من هم درشرایطی مشابه هستم !
iam in bad U خیلی در تنگی هستم
own a house U دارای خانهای هستم
i a with you on that matter U من در ان موضوع با شماموافق هستم
i am at your service U در خدمت شما هستم
i feel sleepy U خواب الود هستم
i am under obligation to him U زیر بارمنت او هستم
i maintain U قائل هستم به اینکه ...
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
i await you U منتظر شما هستم
i own that house U من صاحب ان خانه هستم
i am bend on going U مصمم هستم بروم
feet dry U روی هدف هستم
thus far U تا اینجا
in these parts <adv.> U در اینجا
in this country <adv.> U در اینجا
hither U به اینجا
hither U اینجا
here U در اینجا
hitherto U تا اینجا
here U اینجا
so far U تا اینجا
where U اینجا
That is my line ( field ) . U خودم این کاره هستم
i owe him & U پنج لیره به او بدهکار هستم
I am a strange in this town. U دراین شهر غریب هستم
I am on intimate terms with one of the ministers . U با یکی از وزراء نزدیک هستم
i am about that U من در این خصوص دلواپس هستم
i am impatient for it U ازان بابت بیطاقت هستم
i am in a hurry for it U عجله دارم یا در شتاب هستم
iam a for his life U برای جانش دل واپس هستم
I come from Iran . I am Iranian. U من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
three-day retreat U گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
up and down U اینجا وانجا
We are short of space here . U اینجا جا کم داریم
i am a stranger here U من اینجا غریبم
passim U اینجا وانجا
here and there U اینجا انجا
I'm full. U من سیر شدم [هستم] . [اصطلاح روزمره]
I have done my homework. I know how to cope . U من درسم را روان هستم (می دانم چه؟ کنم )
I'll be happy to help [assist] you. U من با کمال میل در اختیار شما هستم.
I agree with you completely. U من کاملا با نظر شما موافق هستم.
I am your humble servant . I defer to you . U من کوچک شما هستم (اخلاص ارادت )
i wrote as neatly as he did U من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
I know the area more or less . U کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
I am very orderly and systematic in my work . U درکارهایم خیلی مرتب ومنظم هستم
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . U همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
I look forward to receiving your reply. U من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
I'm looking forward to seeing you again. U منتظر دیدار دوباره شما هستم.
i am not made of salt U مگر من نمک هستم که ازباران بترسم
i do not belong here U من اهل اینجا نیستم
hereon U در این مورد در اینجا
Let us get out of here! U برویم از اینجا بیرون!
here lies U در اینجا دفن است
Out with them! U بروند بیرون [از اینجا] !
i had hom there U اینجا گیرش اوردم
isn't he there U ایا او اینجا نیست
At this point of the conversation. U صحبت که به اینجا رسید
Make some room here. U یک قدری اینجا جا باز کن
I wI'll get off here. U اینجا پیاده می شوم
make oneself scarce <idiom> U دور شو ،از اینجا برو
no one is here U هیچکس اینجا نیست
I am just passing through. فقط از اینجا میگذرم.
Come here tomorrow . U فردا بیا اینجا
I am just passing through. از اینجا عبور میکنم.
i wish to stay here U میخواهم اینجا بمانم
steadied U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
I'm really looking forward to the weekend. U من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
Apropos of nothing, she then asked me if I was hungry. U سپس او [زن] از من بی دلیل پرسید که آیا من گرسنه هستم.
My only problem is money . U تنها گرفتاریم پول است ( محتاج آن هستم )
iam so tired that i cannot eat U چندان خسته هستم که نمیتوانم چیزی بخورم
steadies U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
I am prepared for any eventuality. U برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
steadying U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
None of that here. Nothing doing here. U اینجا از این خبرها نیست
It is pointless for her to come here . U موضوع ندارد اینجا بیاید
Left out of one place and driven away from another. <proverb> U از آنجا مانده از اینجا رانده .
He came over here in a mad rush. U او [مرد] با کله اینجا آمد.
The bus to ... stops here. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
He promised me to be here at noon . U به من قول داد ظهر اینجا با شد
i have come on business U کاری دارم اینجا امدم
It is extremely hot in here . U اینجا بی اندازه گرم است
I dropped in to say hello. U آمدم اینجا یک سلامی بکنم
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose. U ماندن او در اینجا بی فایده است
what is your business here U کار شما اینجا چیست
some one must stay here U یک کسی باید اینجا بماند
He usually drops by to see me . U غالبا" می آید اینجا بدیدن من
take away your things U اسباب خود را از اینجا ببرید
It has been a very enjoyable stay. در اینجا به من خیلی خوش گذشت.
I am here on business. برای کار اینجا آمدم.
Is there a car wash? U آیا اینجا ماشینشویی هست؟
I am here on business. برای تجارت اینجا آمدم.
I am here on holiday. من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
i intend to stay here U قصد دارم اینجا بمانم
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Is there a car wash? U آیا اینجا کارواش هست؟
I'm old enough to take care of myself. U من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواضب خودم باشم.
I very much look forward to meeting you soon. U من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
I'm dying to know what happened. U خیلی هیجان زده هستم که بشنوم چه اتفاقی افتاده.
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
She comes here at least once a week . U دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
I am working here non-stop. U یک بند دارم اینجا کار می کنم
How dare he come here . U غلط می کند قدم اینجا بگذارد
How long does the train stop here? U چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
How long can I park here? U چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
Could you put us up for the night ? U ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
May I park there? U ممکن است اینجا پارک کنم؟
I am leaving early in the morning. من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
salvos U در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
I am thinking of baby number two as I am not getting any younger. U من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
We were afraid lest she should get here too late . ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
The bus stop is no distance at all . U ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
This is a good residential are ( neighbourhood ) . U اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
hic jacet U در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
This is an ideal spot for picnics . U اینجا برای پیک نیک ماه است
Do you think it advisable to wait here U آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
His coming here was quite accidental. U آمدن اوبه اینجا کاملا" اتفاقی بود
Can you show me on the map where I am? U آیا ممکن است به من روی نقشه نشان بدهید که کجا هستم؟
I am a great believer in using natural things for cleaning. U من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
commit no nuisance U ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است
She comes here once in a blue moon . U سالی ماهی یکبار می آید اینجا ( بسیار بندرت )
They dont recognize your high-school diploma here. U دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Recent search history Forum search
1i am hungry
1tink and grow rich
1if you have any question please ask us , we are here to help
1چطوری میتونیم از استخر و باشگاه ورزشی اینجا استفاده کنیم
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1میخواهم برای اینجا مفید باشم
1coffee table conversation piece
1cartridge
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com